کیارشکیارش، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه سن داره

رویای پاییز

ادامه ی تعطیلات نوروز 93

سلام پسر گلم نشد که زودتر بیام و بقیه ی عکسای نوروز رو بزارم .امروز دیگه بین کارام اومدم چند تا عکس باقی مونده ی تعطیلات نوروز رو بزارم. یه روز با دایی کامران اینا رفتیم شهرک سینمایی غزالی نمی دونم چرا اونجا تا میگفتم کیارش بزار ازت عکس بگیرم سریع مینشستی رو زمین فکر کنم زیاد پیاده روی کرده بودیم خسته شده بودی وقتی میریم تهران موهات خیلی صاف میشن که من اصلا خوشم نمیاد   یه روز ناهارو با مامانی و دایی کاظم ایناو عمو سعید رفتیم جنگل های لویزان خوردیم دائم میخواستی اونجا راه بری و منم هی باید دنبالت راه می افتادم چون شیبش زیاد بود سیزده بدرم که دیگه رشت بودی...
30 فروردين 1393

تعطیلات نوروز93

سلام پسر گلم. بالاخره یه نیمچه وقتی پیدا کردم که وبتو به روز کنم. تعطیلات به سلامتی تموم شد و ما بعد از 20 روز با هم بودن باز از هم جدا شدیم. از بعد از تعطیلات تو هر روز صبح بیدار میشی و گریه میکنی و نمی زاری من برم سر کار و این شده دردسر من . هر روز دارم دیر میرسم اداره . همه کلک های گذشته رو می زنم ولی تو گول نمی خوری . چند روز پیش اول صبحی تو و پرستارتو بردم پارک تا تو سرگرم بشی و من بتونم جیم بزنم ولی بازم بی خیال نشدی تو پارک ازم جدا نمی شدی . همین که روتو برگردوندی من سریع رفتم سوار ماشین شدم ولی صدای جیغ و گریه ت تا چند تا کوچه اونورتر هم می اومد. فکر کن من با چه حسی اون روز رفتم سر کار. فکر کنم همش به خاطر این بود که تو عید از مسعود...
21 فروردين 1393
1